جوان آنلاین: در شرایطی که سینمای کودک و نوجوان ایران از نظر تعداد تولید، فروش گیشه و تنوع محتوایی در یکی از کمرمقترین دورههای خود بهسر میبرد، الگوی تولید مشترک با دیگر کشورها میتواند روزنهای تازه برای احیای این گونه حیاتی سینما باشد. مرور تجربه کشورهای موفق در تولید بینالمللی نشان میدهد که سینمای کودک، بیش از هر شاخه دیگری، ظرفیت تعامل فرهنگی و اقتصادی را داراست.
جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان، امسال در حالی به پایان رسید که نشانههای رکود در بخش تولیدات داخلی بهوضوح قابل مشاهده است. درحالیکه تعداد فیلمهای کودک نسبت به دهه ۶۰ و ۷۰ کاهش یافته، سهم آثار ایرانی از بازار منطقهای نیز ناچیز است. در چنین وضعیتی، تولید مشترک بینالمللی در زمینه تولید و اکران فیلم میتواند بهعنوان ابزاری برای تأمین مالی، ارتقای کیفیت و گسترش مخاطب عمل کند.
سینمای کودک در ایران، برخلاف دهه طلایی ۶۰ و ۷۰ که آثاری، چون «خانه دوست کوچک»، «باشو، غریبه کوچک»، «دونده»، «گلنار»، «کلاه قرمزی و پسر خاله»، «درد عروسکها» و «بچههای آسمان» در آن جریانساز بودند، امروز درگیر چرخهای از کاهش تولید، فقر ایده و کمبود سرمایهگذار خصوصی شده است.
تولید کم فیلم کودک و نوجوان
آمارها نشان میدهد با گذشت ۷ ماه از سال از میان ۴۲ فیلم اکران شده در سال جاری، تنها پنج فیلم به سینمای کودک و نوجوان اختصاص دارد. پرفروشترین فیلم این حوزه «پسر دلفینی ۲» است که در رتبه دهم جدول فروش قرار گرفته است. سال گذشته نیز آماری مشابه ثبت شده و از میان نزدیک به ۶۰ فیلم اکران شده در طول سال، تعداد فیلمهای کودک و نوجوان به پنج فیلم هم نمیرسد.
این نشان میدهد آمار تولید فیلم در حوزه کودک و نوجوان به ۱۰ درصد هم نمیرسد و باز از میان این فیلمها، تنها، یکی، دو فیلم وضعیت خوبی در گیشه دارند و بقیه فیلمهایی زیانده محسوب میشوند. فیلمهای حوزه کودک و نوجوان در میان انبوهِ فیلمهای کمدی که فقط برای سود و گیشه ساخته میشوند، گم و محو هستند و کسی به دنبال سرمایهگذاری در این بخش نیست.
در وضعیت آشفته فعلی بنیاد سینمایی فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ساخت فیلمهای جذاب و مخاطبپسند برای کودک و نوجوان فعلی ناتوان هستند و فیلمهایشان با ذائقه نسل امروز جور در نمیآید. نسل جدید کاربر پلتفرمها و شبکههای جهانی است و در معرض انبوهی از محتوای بصری با کیفیت بالا قرار دارد. در چنین فضایی، فیلمی با فیلمنامههای شعاری یا ساختارهای تکراری نمیتواند آنها را جذب کند. سینمای کودک ما در درک نیازهای جدید مخاطب و زبان بصری متناسب با آن دچار عقبماندگی مزمن است.
ایده طلایی تولید مشترک
کشورهای اروپایی برای جبران کم و کاستیها و عقبماندگیهایشان در این حوزه، رو به تولید فیلمها و انیمیشنهای مشترک آوردهاند. سیاستی که هم خلأهای مالی و بودجهای را جبران میکند و هم باعث بالا رفتن تعداد مخاطبان و سودآوری میشود. ضمن اینکه همفکری در این حوزه و رسیدن به ایدههای مشترک، عاملی جهت جذب مخاطب و رونق سینمای کودک و نوجوان میشود.
در تعریف بینالمللی همکاری دو یا چند کشور در ساخت یک اثر سینمایی با تقسیم سرمایه، منابع فنی و هنری و حق مالکیت مشترک تعریف میشود. این همکاری میتواند شامل اشکال مختلفی مثل تقسیم هزینههای مالی و کارهای فنی و فرهنگی شود. در اروپا کشورهایی مانند ایرلند و دانمارک که بازار داخلی محدودی دارند، با همین سیاست توانستند در تولیدات کودک به موفقیت جهانی برسند.
خلأهای سینمای ایران در تولید مشترک
در ایران، بهرغم سابقه فرهنگی و هنری غنی در حوزه سینمای کودک تاکنون هیچ ساختار رسمی برای تولید مشترک سینمایی با کشورهای دیگر تعریف نشده است. بنیاد سینمایی فارابی در این بخش سیاستهای بهروز و فکر شدهای ندارد و شیوه تولید فیلمش همچنان عقب افتاده و مربوط به سه دهه پیش است.
ایران هنوز توافقنامههای رسمی سینمایی با کشورهای دیگر ندارد و این خلأیی جدی برای سینمای ایران به حساب میآید. در جهانی که کشورها هر روز به فکر همکاریها مشترک هستند، تک افتادن سینمای ایران از بازارهای منطقهای و جهانی، آسیبهای زیادی به همراه خواهد داشت. نتیجه این وضعیت آن است که فیلمهای ایرانی برای ورود به بازارهای خارجی، تنها به جشنوارهها متکیاند و فیلمهای ایرانی جایی در شبکههای اقتصادی سینمایی ندارند. این حضور نداشتن بدین معناست که فیلمهای ایرانی در چرخه جذب مخاطب جهانی، سودآوری و بازگشت سرمایه غایب هستند و ادامه این روند به اقتصاد سینمای ایران لطمه خواهد زد.
سینمای ایران در قدم اول باید به فکر تولید و همکاری مشترک با کشورهای فارسیزبان و همفرهنگ مثل تاجیکستان، آذربایجان، ترکیه، عراق و عمان باشد. این کشورها جامعه مخاطبی ۱۶۰ میلیونی را برای فیلمهای ایرانی مهیا میکنند که عددی قابل قبول و قابل اتکاست.
تولید داستانهای مشترکی از ادبیات کهن فارسی مثل سیمرغ، زال، ملانصرالدین، حکایتهای هزار و یک شب و کلیله و دمنه برای بسیاری از مخاطبان خارجی جذابیت دارد. فقط به شرطی که در روند ساخت و نگارش فیلمنامه، این داستانها به شکلی امروزی و جذاب به تصویر در بیایند.
تولید مشترک با کشورهای دیگر هزینه تولید اثر را کم و بازار منطقهای را بزرگتر میکند. اتفاقی که برای سینمای ایران بسیار مطلوب خواهد بود. به ویژه آنکه سینمای ایران در بحثهای فنی تولید انیمیشن در سالهای اخیر به پیشرفتهای قابل توجهی دست پیدا کرده و در مقابل کشورهای دیگر دست بسته نیست.
در جهان امروز، سینمای کودک دیگر یک حوزه فرهنگی صرف نیست، بلکه صنعتی پویا و چندملیتی است. اگر سینمای ایران بخواهد دوباره به دوران طلایی خود بازگردد، باید از مرز تولید داخلی عبور کند و وارد دوره همکاریهای منطقهای و جهانی شود. مدل تولید مشترک فیلم نه تنها راهی برای تأمین مالی است، بلکه ابزاری برای گسترش زبان سینمای کودک ایرانی در جهان است؛ زبانی که میتواند از اصفهان تا استانبول و از دوشنبه تا مسقط، مخاطب داشته باشد.